تحولات لبنان و فلسطین

بناهای تاریخی با گذشت زمان دستخوش حوادث طبیعی و غیرطبیعی می‌شوند و در معرض تخریب قرار می‌گیرند. بنابراین برای آنکه همچنان سرپا بمانند باید هر از گاهی مرمت شوند.

مرمت‌های غیراصولی بناهای تاریخی؛ وصله‌پینه‌های ناجور بر لباس میراث

اما مرمت یا بازسازی چنین آثاری که نشانه اصالت، قدمت تاریخی، زیبایی‌ها و فرهنگ یک منطقه و کشور است باید کاملاً علمی و اصولی انجام گیرد، در غیر این صورت نه تنها کمکی به پایداری آن نمی‌کند بلکه سبب تخریب بیشتر بنا و حتی سقوط و نابودی آن برای همیشه می‌شود.

اتفاقی که همین تیر امسال برای بقعه امامزاده سلیمان در اشتهارد استان البرز افتاد و این اثر تاریخی دوران صفوی هنگام مرمت فرو ریخت. یعنی با اینکه حفاری‌های غیرمجاز در سال‌های گذشته آن را سست کرده بود اما همچنان سرپا بود تا اینکه اداره میراث فرهنگی بدون توجه به نفوذ رطوبت و سستی دیوارهای آن، شروع به مرمت کرد و بعد هم ترک‌های گنبد یکی پس از دیگری ظاهر شدند طوری که حتی استفاده از داربست‌ها نتوانست آن را نجات دهد و سرانجام یک خرابه از آن باقی ماند.

به‌تازگی هم رونمایی از بازسازی منار خشتی مسجد پامنار مهدی‌شهر، متعلق به دوره صفویه و یا افشاریه با استفاده از گچ و سیمان و همچنین انتشار تصاویر قیرگونی شده از پل شهرستان - قدیمی‌ترین پل اصفهان و باقیمانده از دوره ساسانی- در فضای مجازی حسابی صدای مردم و کارشناسان و فعالان حوزه میراث فرهنگی را درآورده است.

اینکه مرمت‌های غیراصولی بناهای تاریخی ریشه در چه عواملی دارد و نقش کمبود بودجه در این زمینه چقدر است پرسش‌هایی است که باید به آن‌ها پاسخ داد.

اصلی‌ترین چالش حفظ و مرمت آثار

معاون سابق میراث فرهنگی کشور در پاسخ به قدس می‌گوید: در مرمت آثار و بناهای تاریخی باید قواعدی رعایت شود. برای این منظور هم در معاونت فرهنگی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سازوکارهایی پیش‌بینی شده که تشکیل شوراهای فنی در مرکز و استان‌ها از آن جمله است. یعنی برای مرمت و احیای هر اثر ابتدا طرح -حفاظتی مرمتی- آن باید در شورای فنی استان که متشکل از نخبگان این حوزه است، مورد بررسی قرار گیرد و اگر تصویب شد، اجرایی خواهد شد. ضمن اینکه شورای یادشده باید بر اجرای طرح نظارت کند تا کار صحیح انجام شود. حتی طرح آثاری که از اهمیت بیشتری برخوردار هستند باید در شورای فنی مرکز هم به تصویب برسد و طبیعتاً هم باید بر آن نظارت کند.

سید محمد بهشتی با اشاره به ضرورت آسیب‌شناسی یک اثر تاریخی برای مرمت آن می‌گوید: در طرحی که برای مرمت بنای تاریخی ارائه می‌شود علاوه بر موضوع یاد شده باید به برخی از موارد مثل شیوه مرمت، نوع مصالحی که به کار خواهد رفت و... اشاره شده باشد.

اصلی‌ترین چالش حوزه مرمت آثار تاریخی، کمبود نیروی کارشناسی است. متأسفانه کارشناسان بسیار خبره حوزه مرمت و حفاظت یا فوت کرده و یا بازنشسته شده‌اند و از این محل صدمات زیادی به ما وارد شده است. البته از همین کارشناسان بازنشسته هم در شوراهای فنی استفاده می‌شود. کشور ما در زمینه میراث تاریخی بسیار غنی است. مثلاً ایتالیا فقط به اندازه یک استان ما آثار تاریخی دارد یا اتریش در کل ۷۰۰محوطه تاریخی دارد ولی تعداد محوطه‌های تاریخی ایران حدود ۲۰۰هزار است. یعنی به لحاظ کمیت و کیفیت قابل قیاس با خیلی از کشورها نیستیم. ولی ظرفیت کارشناسی ما با آنچه باید، فاصله زیادی دارد. برای رفع این مشکل، مسئله حفاظت آثار تاریخی باید موضوع همه دستگاه‌ها باشد.

وی در پاسخ به اینکه در مرمت آثار تاریخی آیا به قواعد و دستورالعمل‌های پیش‌بینی شده وزارت میراث فرهنگی عمل می‌شود، می‌گوید: در این حوزه ضعف نظارت داریم. مثلاً در طرح مرمت پل شهرستان در اصفهان اگر واقعاً آنچه در رسانه‌ها و فضای مجازی عنوان شد، درست باشد، کار اشتباهی است.

وی درخصوص کمبود بودجه و نقش آن در مرمت‌های غیراصولی هم می‌گوید: موضوع حفاظت آثار تاریخی جنبه‌های مختلف دارد. ما حفاظت فنی، حفاظت قانونی و حفاظت فیزیکی داریم که هرکدام از آن‌ها تعریف و معنی خاصی دارند. بودجه حفاظت فیزیکی به معاونت میراث فرهنگی داده می‌شود. یعنی ما یگان حفاظت و کارشناسانی در این بخش داریم که وظیفه سرکشی و نظارت بر حفظ این‌گونه آثار را دارند. ضمن اینکه نیروهای این یگان حقوق و حق مأموریتشان را دریافت می‌کنند. پس در اینجا کمبود بودجه بهانه‌ای بی‌مورد در امر حفاظت است.

در حفاظت قانونی هم وضعیت مشابهی داریم؛ در اینجا آثار تاریخی را ثبت قانونی می‌کنیم و برای هر کدام از آن‌ها پرونده تشکیل می‌دهیم و حریمشان را تعیین و بر آن‌ها نظارت می‌کنیم تا ببینیم اثر به‌درستی حفظ می‌شود یا خیر و اگر مورد تعدی و تخریب قرار می‌گیرد، علیه کسانی که تخریب می‌کنند طرح شکایت می‌کنیم. یعنی از ظرفیت قانونی برای حفظ آثار استفاده می‌کنیم که این هم هزینه‌ای ندارد؛ هزینه آن همان حقوق پرسنل وزارتخانه است که ماهیانه پرداخت می‌شود.

پس بهانه کمبود منابع مالی را برای حفاظت آثار نداریم. اما در حفاظت فنی یا همان مرمت بناهای تاریخی موضوع متفاوت است. حفاظت اساسی، نیازمند بودجه است. البته بخش عمده مرمت بناهای تاریخی باید توسط بخش خصوصی انجام شود و وزارت میراث باید با ارائه تسهیلات بانکی به بخش خصوصی زمینه مشارکت و سرمایه‌گذاری این بخش را در حوزه مرمت فراهم کند. ضمن اینکه برای حفاظت فنی آثار بسیار مهم مثل تخت‌جمشید، سلطانیه، چغازنبیل و... ردیف بودجه جداگانه تعریف شده و باید در حد آن بودجه، برای حفاظتشان اقدام شود.

بهشتی در همین زمینه می‌افزاید: باید این واقعیت را هم پذیرفت که منابع مالی وزارت میراث برای حفاظت آثار، فاصله بسیار زیادی با نیازهای این وزارتخانه دارد و بودجه این وزارتخانه به هیچ وجه پاسخگوی نیازهایش نیست. البته این مشکل همیشه بوده و الان هم هست و اتفاق تازه‌ای در این زمینه نیفتاده است.

وی ادامه می‌دهد: در برنامه‌های سوم و چهارم تلاش شد دستگاه‌های دیگر هم در امر حفاظت آثار تاریخی مرتبط با خودشان فعال شوند ولی متأسفانه در عمل و اجرا این اتفاق نیفتاد. تمام بار حفاظت آثار تاریخی به دوش وزارت میراث افتاده است و حتی عملاً می‌بینیم دستگاه‌های دیگر در این بخش نقش عامل مخرب را به عهده گرفته‌اند. در واقع با وجود تلاش‌هایی که در این حوزه صورت گرفته عملاً به شرایطی که پیش از دهه ۷۰ وجود داشته، برگشته‌ایم.

بخش میراث فرهنگی باید مستقل شود

یک کارشناس مسئول وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که نمی‌خواهد نامش فاش شود هم در پاسخ به قدس می‌گوید: روند کار حفاظت فنی یا همان مرمت آثار تاریخی در کشور خوب پیش نمی‌رود. چون وزارت میراث در ۵۰سال گذشته نه تنها چندان نیروی تخصصی و خبره در حوزه میراث فرهنگی تربیت نکرده بلکه بسیاری از متخصصان این حوزه را هم بازنشسته کرده است.

علاوه بر این، سیستم پیمانکاری بر امر مرمت آثار تاریخی حاکم شده است. این یعنی دیگر تفکر علمی پشت مرمت‌ها نیست، چون پیمانکار در انجام کار، بیشتر در پی کاهش وقت و هزینه‌هایش است. در نتیجه حاصل کار، چیزی جز دورنگ شدن گنبد مسجد شیخ لطف‌الله و مرمت غیراصولی مسجد امام اصفهان نیست. یا مثلاً پل شهرستان را قیرگونی می‌کنند که بر اثر تابش آفتاب پس از مدتی پاره می‌شود و رطوبت حتی به پایه‌ها نفوذ می‌کند و موجب تخریب آن می‌شود. این درحالی است که این پل از دوره صفویه تا کنون با استفاده از روش کاهگل ایزوله شده و سرپا مانده است. البته کاهگل را به‌درستی انجام می‌دادند و روی آن را آجرفرش و بعد دوباره کاهگل می‌کردند و این‌گونه برخلاف روش قیرگونی، هرچه هم باران بیاید موجب پُر شدن ترک‌های اثر و استحکام آن می‌شود. در واقع وقتی باران ببارد سقف اثر سالم‌تر می‌شود.

وی با اشاره به اینکه وضعیت مرمت آثار تاریخی دور از چشم افکارعمومی هم بهتر از دو سه اثر یاد شده از دوره صفوی نیست، از کمرنگ شدن نظارت به عنوان یک عامل اساسی دیگر در مرمت‌های غیراصولی بعضی از آثار تاریخی ایران یاد می‌کند و می‌افزاید: سطح علمی شوراهای فنی به‌شدت افت کرده است. حتی بعضی از مدیران میراث در سطح استان‌ها تخصصی در حوزه میراث فرهنگی ندارند و ضعف نظارت بر حفاظت آثار تاریخی به‌وضوح قابل احساس است، به‌طوری که ضعف نظارت در کنار نبود نیروی متخصص موجب شده روند تخریب بناهای تاریخی کشور تشدید شود.

وی جدایی بخش میراث فرهنگی از بخش گردشگری را مهم‌ترین راهکار نجات میراث فرهنگی می‌داند و می‌گوید: میراث فرهنگی در حال حاضر قربانی بخش گردشگری شده است، حتی مدیر و معاونانش از حوزه گردشگری هستند. درواقع هرچند اسم این وزارتخانه میراث فرهنگی و گردشگری است اما اهمیت را به گردشگری می‌دهند، چون مدیریت گردشگری آسان است و خودش هزینه‌اش را تأمین می‌کند؛ اما مدیریت میراث هزینه‌بر بوده و کارشناس متخصص و معماران خبره می‌خواهد. در نتیجه میراث فرهنگی کشور کم‌کم دارد از بین می‌رود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.